اگر مروری بر تاریخ افغانستان بکنیم، دیده میشود که زنان همواره در این سرزمین با چالشهای زیادی روبرو بوده و بیشترین قربانیان جنگها و خشونتها هستند
فراهم نبودن زمینه مشارکت زنان در تصمیمگیری، عمدهترین چالش برای این قشر جامعه در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و عامل اصلی محروم شدن آنان از حقوق اساسی شان محسوب میشو
اگر بخواهیم عمیقتر به پیشینه نادیده گرفته شدن زنان در جامعه نگاه کنیم و به آن بپردازیم، شاید نوشتن آن از توان چند کتاب بالا باشد؛ اما اینجا میخواهم با مرور مختصر این موضوع در سالهای اخیر به ویژه پسا حکومت طالبان که مشارکت زنان نسبت به گذشته در عرصههای مختلف بیشتر شد، بپردازیم
دوره طالبان سیاهترین دوره تاریخی برای همه مردم افغانستان به خصوص برای زنان بود. این دوره را میتوان حتا بدتر از دوره جاهلیت در سرزمین عرب دانست. این گروه در زمان حاکمیت شان با تفسیر افراطی از اسلام، کمترین حقوق انسانی و اجتماعی را برای زنان قایل نبودند
سقوط حاکمیت طالبان در سال 2001، خوشحال کنندهترین خبر برای زنان افغان بود. با برگزاری نشست بن و روی کار آمدن حکومت جدید در این سال، فرصتهای بیسابقه و بزرگی از سوی همکاران بینالمللی افغانستان به ویژه امریکا در برابر زنان قرار گرفت و آنان دوباره به ایفای نقش در عرصههای مختلف آغاز کردند.
در نشست بن، اساس لازم مشارکت زنان طرح ریزی شد و زنان وارد نظام سیاسی شدند و پس از آن مشارکت زنان در روندهای سیاسی در افغانستان بی سابقه بود. این مشارکت نسبت به کشورهای همسایه هم کمنظیر بود؛ طوری که در سال 2001 در افغانستان 3 زن و در پاکستان 1 زن وزیر بود.
در این دوره نهادهای مدنی حمایت از زنان به وجود آمد، وزارت امور زنان تشکیل شد، برنامههای جندر و ساختارهای اداری به وجود آمد و باعث شد تا برای زنان جایگاه ویژهای در قانون پیش بینی شود. به عنوان مثال، در قانون انتخابات ۲7 در صد کرسیهای پارلمان برای زنان در نظر گرفته شده است که معادل 68 کرسی از مجموع 249 کرسی میشود.
در حال حاضر زنان ۶۹ کرسی پارلمان را در اختیار دارند و افغانستان از نظر درصدی نمایندگان زن رتبه ۵۵ را در جهان دارد. در کرسیهای وزارتخانههای افغانستان هم سهم زنان بیشتر از قبل شده و اکنون چهار زن به حیث وزیر یا سرپرستوزیر در کابینه حضور دارند. همچنین در شمار زیادی کشورها، زنان به عنوان سفیر یا نماینده سیاسی افغانستان تعیین شدهاند که از جمله میتوان به خانم رویا رحمانی، سفیر افغانستان در واشنگتن دی سی امریکا؛ مهمترین کشور جهان اشاره کرد.
در کنار این، در روند صلح که به مهمترین موضوع سیاسی افغانستان مبدل شده هم زنان حضور دارند. در ترکیب هیأت 21 نفری حکومت که منظور مذاکره با طالبان تشکیل شده، 4 زن حضور دارند. این هیأت گفتگوهایی را در دوحه با طالبان انجام داده است.
زنان عضو این هیأت برای برقراری صلح و آزادی در افغانستان رو در روی نمایندگان گروهی مینشینند و چانهزنی میکنند که طی دو دهه گذشته از هیچ تلاشی برای سلب آزادی و حقوق اولیه آنها دریغ نکردهاست.
فوزیه کوفی، حقوقدان ۴۴ ساله و عضو پیشین مجلس نمایندگان یکی از این چهار زن است. او میگوید در این مقطع تاریخی برای پیشبرد اهداف، چارهای وجود ندارد جز این که در مقابل نمانیدگان گروهی بنشیند که اعتقادی به حضور زنان ندارند. او در مصاحبهای با «یورونیوز» همزمان دو دلیهای فردی خود را نیز مطرح کرد و گفت که طالبان همسر او را ۵ سال در حبس نگاه داشته و خود او نیز به دلیل استفاده از لاک ناخن به سنگسار تهدید شده بود.
حبیبه سرابی، ۶۲ ساله، مذاکره کننده دیگر هیأت حکومت است که ضمن یادآوری دوران «کابوسوار» حکومت طالبان که او را وادار به مهاجرت به پاکستان کرده بود، تصریح میکند که حفظ نظام جمهوریت افغانستان مهمترین اولویت این گفتگوها با نمایندگان طالبان است؛ نظامی که امثال من شهروند آن محسوب میشوند. خانم سرابی چشمانداز مذاکرات صلح با طالبان را دشوار میبیند و تصریح میکند که روند صلح به باور بسیاری از جنگ دشوارتر است. با این حال او این مذاکرات را بسیار مثبت ارزیابی میکند.
فاطمه گیلانی، ۶۶ ساله است که ۱۲ سال رئیس سازمان هلال احمر افغانستان بوده است. او در مورد رویکرد خود در مذاکره با تیم طالبان میگوید:«من یاد گرفتم که بیطرف باشم وعقاید سیاسی خود را کنار بگذارم.»
خانم گیلانی میافزاید که در مذاکره فارغ از هر گونه پیشبینی نتیجه، ما باید به دنبال یافتن و پررنگتر کردن ارزشهای مشترک باشیم و در مورد ما و طالبان این ارزشهای مشترک بدون تردید اسلام است. او بر همین اساس امیدوار است که بتوان پیشنویس قانون اساسی جدید افغانستان را بر پایه ساختاری اسلامی و با لحاظ حقوق از زنان و سایر اقلیتها تهیه کرد. خانم گیلانی معتقد است:«اگر اکنون این کار را انجام ندهیم، دیگر هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.»
چهارمین مذاکره کننده شریفه زرمتی، ۵۲ ساله است که پیشتر روزنامه نگار بوده و نمایندگی مردم پکتیا در دوره پانزدهم مجلس نمایندگان افغانستان را نیز عهده دار بوده است.
با در نظرداشت این موارد، میتوان نتیجه گرفت که زنان به عنوان نیمی از پیکر جامعه نقش مهمی در عرصههای مختلف در دوره نوین افغانستان ایفا کردهاند. زنان افغان با مشارکت در عرصه سیاسی امروزه توجه جهان را به وضعیت زنان افغانستان جلب کردهاند. جرمانگاری خشونتها علیه زنان در قوانین، دسترسی بخش بزرگی از زنان و دختران به تعلیم و تربیه، مشارکت در بازار کار و حضور در ادارات از دستاوردهایی است که بدون مشارکت زنان در امور سیاسی و تصمیمگیریهای مهم ممکن نبود.
هرچند این دستاوردها بزرگ و مهم است و افغانستان از این لحاظ در وضعیت بهتری نسبت به گذشته قرار داد؛ اما این کافی نیست. تلاشهای بیشتر باید هم از سوی دولت، سکتورهای خصوصی و نهادهای بینالمللی و هم از طرف خود زنان صورت گیرد تا نتیجه مطلوب که همان برابری حقوق زن و مرد است، به دست آید.